نوشته‌ها

قارچ دکمه ای و پرورش آن نیازمند آگاهی از اصطلاحات و واژه های تخصصی پرورش است و شناختن این اصطلاحات قارچ دکمه ای یکی از ضروریات برای ورود به این صنعت می باشد. در این مقاله در ادامه مقاله “اصطلاحات و واژه های تخصصی قارچ دکمه ای 1” اصطلاحات و واژه های دوران پرورش قارچ دکمه ای را تعریف می کنیم. 

 

شوک دهی یا هوادهی: Cooling down :

یکی از مراحل پرورش قارچ دکمه ای، جهت توفق رشد رویشی و تحریک رشد زایشی که با کاهش دما، افزایش رطوبت و کاهش غلظت CO2 به وسیله هوادهی همراه است.

 

فلش یا تراز برداشت: Flush or Break :

روزهایی که قارچ های رسیده مطلوبی جهت برداشت در سطح بستر وجود دارد.

 

درصد برداشت:

مجموع کل برداشت قارچ دکمه ای بر حسب تن تقسیم بر کل تناژ کمپوست ضرب در ۱۰۰

 

ریسه دوانی یا پنجه دوانی:

مرحله رشد میسلیوم درون کمپوست یا خاک پوششی

 

اسپان ران: Spawn run:

اسپان ران به رشد ریسه یا میسیلیوم در کمپوست که معمولاً بین ۱۴ تا ۱۷ روز طول می کشد، گفته می شود. 

 

ریسه دوانی در کمپوست:

مرحله رشد میسلیوم درون کمپوست

 

ریسه دوانی در خاک پوششی: Case run:

مرحله رشد میسلیوم درون خاک پوششی

 

فراوری قارچ:

روش‌های نگهداری قارچ دکمه ای در بلند مدت را فراوری قارچ می گویند. 

 

پین زایی بیش از حد یا غیرمعمول:

مشاهده پین های بیش از حد و بسیار زیاد در سطح بستر که به دلایل متعددی روی می دهد.

 

هواساز:

هواسازها با تنظیم دی‌اکسید کربن و اکسیژن، تنظیم رطوبت و دما و تصفیه هوا به روند رشد قارچ دکمه‌ای کمک می‌کنند.

 

رطوبت ساز:

دستگاه رطوبت ساز برای تأمین رطوبت موردنیاز سالن ها در دوران پرورش قارچ دکمه ای استفاده می‌شود

 

بویلر:

بویلرها با تولید بخار گرم در سالن‌های پرورش قارچ دکمه ای، دو عامل رطوبت و دما را کنترل می‌کنند.

 

چیلر:

دستگاه های ایجاد سرما در سالن های پرورش قارچ دکمه ای

 

کالیبره کردن وسایل و تجهیزات: calibration or Calibrate:

واژه کالیبراسیون برای هر دستگاه اندازه گیری به معنی مقایسه دستگاه اندازه گیری ما با مرجع تایید شده و بدست آوردن میزان خطای دستگاه اندازه گیری خود می باشد.

 

کوکات: Cook out:

کوکات فرایندی است که طی آن با بخارآب دمای سالن را در ۷۰ درجه سانتی‌گراد به مدت ۱۰ ساعت حفظ می‌ شود. این روش از روش‌های  بهداشتی و مناسب برای پاک‌سازی آلودگی‌ها در خلل و فرج دیوارها، قفسه‌ها و سالن‌های کشت می‌باشد و تأثیر شگرفی در کاهش و توقف شیوع بیماری‌ها و آفات دارد زیرا در این روش اکثر آلودگی‌ها نابود می‌شوند.

 

فرمالین:

فرمالین با نام های فرمالدئید، متیل آلدئید و یا متیلن اکسید وجود دارد که اغلب به صورت محلول ۴۰% به فروش می رسد که می توان جهت ضدعفونی وسایل و ابزار سالن های پرورش استفاده نمود.

 

کاربندازیم:

کاربندازیم یا کاربندازول قارچ کشی سیستمیک است که اثرات آن علیه بیماری کپک سبز تریکودرما در آزمایشات مختلف به اثبات رسیده است و در بیشتر موارد جهت ضدعفونی پوشش روزنامه های سطح بستر همراه با آب آبیاری استفاده می شود.

 

واکنش قهوه ای شدن آنزیمی قارچ:

این واکنش توسط آنزیم تریوزیناز انجام می گیرد و منجر به قهوه ای شدن و کاهش کیفیت قارچ دکمه ای می شود.

 

سولفات کلسیم یا گچ: Gypsum:

جهت تهیه کمپوست و اسپان استفاده می شود.

 

تریکودرما:

نوعی کپک سبز که در بذر و بستر قارچ دکمه ای مشاهده می شود.

 

مایکاگون:

نوعی کپک قارچی که شبیه توده سیب زمینی شکل است.

 

بار ساختن: 

در زمان برداشت، قارچ هایی که کوچک هستند، را برداشت نمی کنند تا وزن بیشتری بگیرند و به این روش عملکرد را افزایش می دهند. 

 

منبع: دیتا قارچ

در این مقاله در یک فرهنگ لغت کوچک، به اصطلاحات و واژه های تخصصی قارچ دکمه ای و پرورش آن می پردازیم.

با ما همراه باشید  :

 

 

Agaricus bisporus:

نام علمی قارچ دکمه ای سفید

 

هیف یا ریسه: Hyphae:

سلول قارچی، ریسه به رشته یا ساختارهای لوله‌ای مانند هیف یا ریسه گفته می‌شود.

 

میسیلیوم: Mycelium:

بر اثر به هم پیوستن هیف ها، میسلیوم ها تشکیل می‌شوند.

 

ماشروم: Mushroom:

اندام‌های زایشی در قارچ دکمه‌ای یا قسمت هوایی قارچ، همان بخشی که به‌عنوان محصول برداشت می‌شود.

 

کلاهک: Cap:

قسمت کلاه مانند اندام هوایی قارچ دکمه ای

 

پایه یا ساقه قارچ: Stipe or Stalk:

اندام پایه ای قارچ که کلاهک روی آن قرار گرفته است.

 

غشا یا پرده قارچ: Veil membrane:

کلاهک به‌وسیله این غشا یا پرده که در حد واسط کلاهک و پایه قرارگرفته است، پوشیده شده است.

 

تیغه: Gills:

با نزدیک شدن به بلوغ قارچ غشا پاره می‌شود و تیغه ها در زیر کلاهک نمایان می‌شود، تیغه محل تشکیل اسپورهای قارچ دکمه ای است.

 

اسپور یا هاگ: Spore:

قارچ‌ها با تولید و انتشار اسپور تکثیر می‌شوند. اسپور همچون گردی که از تیغه های پشت قارچ بیرون می ریزد و با کشت آن روی گندم پخته، طی عملیاتی بذر قارچ را تولید می کنند.

 

گره:

با ورود میسیلیوم ها به فاز زایشی یک تقاطع بین دو میسیلیوم نر و ماده رخ می‌دهد و درنهایت حاصل آن ‌یک گره ایجاد می‌شود.

 

پریموردیا:Pin- Primordia:

پس از تشکیل گره، اندام هایی ابتدایی و خیلی کوچک تشکیل می شوند که می ­توان آن‌ها را در سطح بستر به ‌صورت یک توده­ ی انبوه ببینیم. این ساختارها رشد می­ کنند و گسترش می ­یابند که به آن­ها پریموردیا می­ گویند. پریموردیا اولین مرحله نمو زایشی قارچ دکمه ای است.

 

پین هد: Pinheads:

با رشد و نمو پریموردیا، اندام ته سنجاقی یا پین هدها تشکیل می شوند.

 

پین دهی: Pinning:

ظهور اندام های ته سنجاقی در سطح بستر را پین دهی گویند.

 

مرحله نخودی: Pea- Sized Pin:

مرحله ای که پین ها به اندازه نخود رسیده اند.

 

مرحله پیش دکمه ای: Pre- Button:

پس از مرحله ای نخودی و قبل از دکمه ای شدن قارچ ها را مرحله پیش دکمه ای شدن قارچ می گویند.

 

Fruitbody:

اندام باردهی قارچ خوراکی

 

Fruiting:

مراحل تشکیل و توسعه اندام باردهی در قارچ خوراکی

 

کمپوست: Compost :

کمپوست مخلوط بقایای حیوانی و گیاهی و افزودنی های شیمیایی دیگر است که در اثر فعالیت میکروارگانیسم ها، مواد معدنی، کربوهیدرات ها و پروتئین هایی که داخل این بقایا وجود دارد، به شکل قابل جذب برای قارچ در می آید.

 

اسپان: Spawn :

اسپان بذر قارچ که حاصل کشت اسپورهای قارچ بر دانه های غلات از جمله گندم می باشد.

 

بلوک: Block :

بسته بندی های کمپوست که معمولاً در ابعاد ۴۰ ۶۰ ارائه می شوند.

 

ساپلیمنت: Supplements:

افزودن مکمل و مواد غذایی به کمپوست

 

استروما: Stroma:

گاهی میسیلیوم ها همچون تومورهای سرطانی رشد نابجا و بی‌اندازه خواهند داشت و یک تجمعی از میسیلیوم های متراکمی ایجاد می‌گردد، که استروما نام دارد.

 

خاک پوششی: Casing soil:

خاک مخصوص کشت قارچ که در زمانی خاص روی کمپوست ریخته می شود و ادامه رشد قارچ روی این خاک انجام می گیرد.

 

تخته کوبی: Leveling:

صاف و هموار کردن سطح بلوک های کمپوست باز شده برای یکنواخت شدن سطح بستر را تخته کوبی گویند.

 

رافلینگ: Ruffiling :

مخلوط کردن خاک پوششی و کمپوست برای یکنواختی رشد میسلیوم در آن

 

خاکدهی: Casing :

قرار دادن خاک پوششی روی سطح بستر بر روی لایه کمپوست سفید شده

 

ککینگ: CAC-ing) Compost added at casing):

مخلوط کردن خاک پوششی و کمپوست برای یکنواختی رشد میسلیوم در آن

 

 

منبع: دیتا قارچ

 اسپان عبارت است از رشد میسلیوم رویشی خالص قارچ خوراکی بر روی دانه های غلات و یا هر ماده آلی ای که بتوان آن را با بستر قارچ مخلوط نمود.

بعد از رشد رویشی میسلیوم قارچ در کمپوست وخاک پوششی، با تغییر شرایط محیطی پیکره زایشی یا میوه آن Fruiting body ظاهر می شود. این ساختمان از دو بخش کلاه و پایه تشکیل شده است. بعد از رشد کامل بمرور کلاه باز شده و تیغه هایی شعاعی به نام گیلز نمایان می شود. برروی تیغه ها، اسپورهای سیاه رنگ زیادی تشکیل می شود که تعداد آنها به چندین میلیون می رسد. تخمین زده می شود که  قارچی با انداره ۵/۷ سانتی متری در مدت یک ساعت ۴۰ میلیون اسپور آزاد نماید. در طبیعت این اسپورها به آسانی رشد نمی کنند کما اینکه اسپورها در کمپوست نیز بدین صورت قادر به رشد نیستند. بنابراین روش دیگری لازم است تا اسپورها بتوانند تبدیل به میسلیوم شوند. برای رویش اسپور و تبدیل آن به میسلیوم در آزمایشگاه ، از محیط کشت مخصوص و شرایط کاملا استریل استفاده می شود. در نتیجه رشد اسپور رشته های نخی شکل و منشعبی را بنام میسلیوم ایجاد می شود. برای تکثیر میسلیوم معمولا از دانه غلات مانند جوی دوسر، ارزن، سورگوم و گندم استفاده می شود ولی در بعضی از کشور ها با توجه به مواد آلی موجود ارزان و قابل دسترس نیز بسته به نوع قارچ جهت رشد و تکثیر میسلیوم از موادی مانند خاک اره، پوشال، تفاله چای، پوست دانه قهوه استفاده می کنند. ترکیبی از مواد معدنی نظیر پرلیت و سبوس گندم نیز در بعضی از موارد برای این منظور بکار گرفته می شود. رشته های نخی شکل میسلیوم همچون کلافی بر روی دانه ها و دیگر مواد تنیده می شود. این مجموعه را اسپان می گویند. بنابراین  بکار بردن واژه بذر در مورد قارچ های خوراکی اصطلاح درستی نیست زیرا بذر دانه ای است دارای جنین، که از رویش آن یک گیاه بوجود می آید در حالیکه اسپان عبارت است از توده ای از میسلیوم  قارچ  که بر روی ماده غذایی رشد کرده باشد. تهیه اسپان یک حرفه کاملا تخصصی و علمی است و اغلب توسط کمپانی های مخصوص انجام می شود.

تاریخچه تهیه اسپان

تاریخچه دست یافتن به اسپان جالب است. تا قبل از شروع قرن بیستم پرورش دهندگان قارچ خوراکی از کود اسبی برای تهیه اسپان استفاده می کردند. بدیهی است که در چنین حالتی اسپان بدست آمده  نمی توانست عاری از بیماری و آفات باشد. مرحله بعد تهیه اسپان ورآمده Flake spawn بود. انجام این عمل مشابه تهیه خمیری است که عمل تخمیر بر روی آن انجام شده و مایه خمیر از روز قبل به خمیر تازه اضافه می شد.  نحوه عمل بدین صورت است که از میسلیومی که در داخل کمپوست یا کود قدیمی رشد کرده بود به کمپوست جدید اضافه می کردند. این روش بیشتر در اروپا مخصوصا انگلستان متداول بود. مدتی بعد از اینکه برادران لیمبرت Lambert از کشور بلژیک به امریکا مهاجرت کردند این روش به اسپان آجری یا خشتی تبدیل گردید. بدین صورت که کود اسب را بعد از مرطوب کردن  به صورت قالب هایی شبیه به آجر درآورده مقداری میسلیوم قارچ به آن اضافه و بعد از رشد میسلیوم آنرا مورد استفاده قرار می دادند.

به هرحال تهیه اسپان از کود، مخصوصا کود اسب، ادامه داشت تا اینکه با پیشرفت علم بیولوژی ، در انستیتو پاستور فرانسه و سپس امریکا دانشمندان موفق به رویش اسپور در محیط استریل،  کشت خالص میسلیوم و تولید اسپان شدند. لیکن نظریات آنها در سطح جامعه منتشر نشد تا زمانی که دوگار  Duggar در سال ۱۹۰۵ مطالعات خود برای تهیه اسپان خالص قارچ از بافت قارچ را منتشر کرد.مراحل تهیه اسپان خالص بدین صورت بود که ابتدا محیط کشت را استریل کرده وسپس قطعه ای از قارچ را برروی آن قرار داده تا رشد کند. از رویش بافت میسلیوم خالص بدست      می آمد. سپس میسلیوم را به شیشه های حاوی کود اسبی که قبلا استریل شده بود منتقل می کردند. مرحله بعدی استفاده از برگ و ساقه تنباکو بجای کود اسب بود.  درسال۱۹۳۰ دکتر جیمز سیندن Dr James Sinden روش جدیدی برای تهیه اسپان بکار گرفت. او از دانه غلات استریل شده برای رشد میسلیوم خالص استفاده کرد و تحولی در تکنیک تولید اسپان قارچ بوجود آورد که تا اکنون نیز ادامه دارد.

مراحل تولید اسپان

۱- پختن دانه گندم

۲- آبکش نمودن

۳- مخلوط کردن با کربنات کلسیم و سولفات کلسیم

۴- پر کردن آنها درکیسه یا شیشه

۵- استریل کردن

۶- تلقیح

۷- (اینکوبیشن) گرمخانه گذاری

۸- ( نگهداری در سردخانه با دمای ۱-۳ درجه سانتی گراد)

خصوصیات اسپان

اسپان سالم ، تازه و آماده کشت دارای  خصوصیات زیر می باشد:

رنگ: سفید یکدست ، بوی مطبوع قارچ تازه ، تمام سطح دارای پوشش مناسب میسلیوم ، بدون آلودگی باکتریایی ( مانند لزج شدن و بوی ترشیدگی ) رشد کپک ها مانند آسپارجلیوس ، ترایکودرما و پنیسلیوم و تغییر رنگ سفید اسپان به رنگ هایی اغلب سبز، سیاه یا رزد مایل به سبز می شود.